باران عشقمباران عشقم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

باران عشق

میشه نوازشم کنی...

توت فرنگی شیرین مامان دیشب سالگرد ازدواج مامان و بابایی بود ، تک تک روزهایی که ما توی این سال ها سپری کردیم خیلی حرف برای گفتن داره، برای خوبی ها، بدی ها، صبرها، دردها برای مقاومت ها برای تمام شیرینی هایی که در کنار سختی ها چشیدیم، شیشه عمرم ... هوای خانه گاهی دلگیر میشه عزیزم، گاهی دلم سیر میشه از تمام لحظات، گاهی میخندم و میگم من چه خوشبختم همه چی آرومه، ولی بالاخره همه این لحظات میگذره بعد از اینکه از یه خواب ناز بیدار شدی که من به خاطرش کلی شکر خدا رو میکنم به دلایلی، سه تایی رفتیم بیرون که مامان کادوی بابایی رو از همون فروشگاهی که تو همیشه توش شیطنتت میگیره بخریم و من از توی ماشین بهت گفتم مامانی کمک کن برای بابا لباس ان...
21 شهريور 1393

تجربه بارانی از کلاس مادر و کودک

خورشید درخشان زندگی من ؛ چند وقت مدام این دغدغه های مادرانه عقل و ذهن و روان من رو نشونه گرفت که مبادا دخترکم از اجتماع به دور مونده باشه، شاید نیاز باشه در محیط آموزشی و فرهنگی قرار بگیره، آیا دخترک من انقدر بزرگ شده که بره توی اجتماع و  از این اجتماع تاثیر بگیره؟ و البته یک مراوده دوستانه رو تجربه کنه ؟! خلاصه با چند تا از دوستانم مشورت کردم و نظرات متفاوت بود و سرانجام توی کلاس مادر و کودک مجموعه آوند بلوار میردادماد ثبت نام کردم و یکشنبه سه هفته قبل اولین جلسه رو رفتیم. البته گفتنی است که این کلاس رو با توجه به دور بودنش بعد از جستجو هایی که داشتم به یک دلیل انتخاب کردم و اون دوستی قدیمی من با خاله س.ر.ج بود ، خاله عکس...
19 شهريور 1393

بعد از یه روز سخت

امروز خیلی جدال داشتی عزیزکم برای کوچکترین چیزی قشقرق داشتی و مشت و لگذ و جیغ و کتک و پرت کردن و گریه و گریه و گریه من اصلا عصبانی نشدم به جز یکی دو مورد که نمایشی کمی صدام رو بالاتر بردم شاید کوتاه بیای که نیومدی و دو بارش رو مجبور شدم بزارمت توی تخت چند دقیقه و خیلی ناراحت کننده شاهد این رفتارها باشم بهت گفتم هر زمان که آروم شدی میتونی به من بگی که بغلت کنم ولی راستش توی دلم خیلی آشوب بود، خیلی خیلی کم خوابیده بودم و تو هم خیلی بی تاب بودی و واقعا بهم فشار اومد بابا هم که هفته هاست به قدری مشغوله که بیشتر روزها در حد ده دقیقه نیم ساعت میبینمش و تازه فردا صبح زود هم عازم همدانه و خیلی فشرده است و هیچ کمکی نمیتونست به من بکنه و...
3 شهريور 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران عشق می باشد